- دست اندازی
- تجاوز، غارت، تاراج
معنی دست اندازی - جستجوی لغت در جدول جو
- دست اندازی
- دست درازی و تجاوز به مال و جان کسی
- دست اندازی ((~. اَ))
- تعدی، تجاوز
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه که دست روی آن گذارند محل گذاشتن دست مانند دسته صندلی نیمکت و غیره، بر آمدگی و فرو رفتگی های جاده وخیابان ناهمواری ها و پستی و بلندی راه، رقاص، شناور، کیسه بر، ظالم، تیر انداز، کسی که بدیگری پهلو زند، شخصی که مسند بگستراند، تعدی تجاوز، غارت تاراج دست اندازی تصرف بیجا تعدی و تجاوز به مال و جان کسی دست درازی تطاول
چیزی که دست روی آن بگذارند و جای گذاشتن دست باشد، مثل دستۀ صندلی و نیمکت و امثال آن ها، برجستگی و ناهمواری در سطح جاده، آنکه به چیزی دست بیندازد، دست اندازنده
عمل نفاط
از فنون جنگی که چیزهای آلوده به نفت را آتش می زدند و به طرف دشمن می انداختند
عمل پس انداختن و پس انداز کردن